جدول جو
جدول جو

معنی په هچین - جستجوی لغت در جدول جو

په هچین
باز کردن، جمع نمودن، برچیدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ته چین
تصویر ته چین
غذایی که از گوشت، ماست، زعفران، تخم مرغ، ادویه و امثال آنکه بین لایه های پلو قرار می دهند، تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
(دِهْ)
دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 55هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد. سکنۀ آن 155 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ته چین
تصویر ته چین
پلویی که در میان آن قطعات بزرگ گوشت نهاده و پخته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا چین
تصویر پا چین
تنکه زنانه که سرپای آنرا چین داده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
((تَ))
خوارکی از پلو که در میان آن تکه های بزرگ گوشت یا مرغ نهاده و پخته باشند
فرهنگ فارسی معین
جمع آوری مجدد گردو و فندق پس از جمع آوری رسمی
فرهنگ گویش مازندرانی
چین خوردن، چروک برداشتن، ناصاف گستن سطحی صاف
فرهنگ گویش مازندرانی
وجین دوم، وجینی که مکمل پاک سازی مزرعه از علف های هرز و
فرهنگ گویش مازندرانی
باز کردن، باز گشودن
فرهنگ گویش مازندرانی
چین سوم پنبه و دیگر محصولات کشاورزی
فرهنگ گویش مازندرانی